جدول جو
جدول جو

معنی پس گردنی - جستجوی لغت در جدول جو

پس گردنی
ضربه ای که با دست به پشت گردن کسی بزنند
تصویری از پس گردنی
تصویر پس گردنی
فرهنگ فارسی عمید
پس گردنی(پَ سِ گَ دَ)
اسم است زخم کف دست را بر قفا. زدن باکف به پشت گردن کسی. پی سر. پشت گردنی. کاج. قفا
لغت نامه دهخدا
پس گردنی
زدن با کف دست بپشت گردن کسی پشت گردنی قفا کاج. یا پس زدن، زدن بپشت گردن کسی بقفای کسی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
پس گردنی((~. گَ دَ))
زدن با کف دست به پشت گردن کسی
تصویری از پس گردنی
تصویر پس گردنی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس کردن
تصویر پس کردن
کنار زدن، یک سو کردن کسی یا چیزی از جایی
فرهنگ فارسی عمید
(پَ / پِ گَ)
عمل پی گرد. عمل گشتن پی چیزی
لغت نامه دهخدا
(وَ)
بعقب گذاردن. طی کردن. پیمودن:
راهی دراز و دورز پس کردم ای ملک
تا من بکام دل برسیدم بدین مکان.
فرخی.
، کنار زدن. یکسو کردن.
- پس کردن برگها و خاشاک را از روی آب و غیره.
- پس کردن لحاف از رو.
- پس کردن مردم را برای پیش رفتن
لغت نامه دهخدا
(پَ سِ گَدَ)
پشت گردن. پس سر. عقب سر. قفا. مؤخر عنق. قفله. قافیه. قفن. (منتهی الارب). قذال
لغت نامه دهخدا
(وَ جَ)
بعقب بردن، بازگردانیدن. رجعت دادن
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ گَ دَ)
نام قریه ای در گلیجان رستاق ساری مازندران. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 121)
لغت نامه دهخدا
(پُ گَ دَ)
زخم با کف دست بر قفا. ضربۀ با دست به پشت گردن. سیلی که به پشت گردن نوازند. کاج. پی سر. قفا. صفع. قذل. (منتهی الارب).
- پشت گردنی خوردن، قفا خوردن.
- پشت گردنی زدن، گردنی زدن. سیلی به پشت گردن زدن. صفع. قذل
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی گردی
تصویر پی گردی
عمل پی گرد پی چیزی گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس بردن
تصویر پس بردن
بعقب بردن، باز گردانیدن رجعت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس کردن
تصویر پس کردن
پیمودن، طی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت گردنی
تصویر پشت گردنی
سیلیی که بپشت گردن زنند قفا پی سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حس کردنی
تصویر حس کردنی
سهشیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس گردن
تصویر پس گردن
پشت گردن
فرهنگ لغت هوشیار
نام مرتعی در حوزه ی لفور قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب های سقف اول خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
پس رفتن، به پشت رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پس آوردن، عودت دادن مال، بازگرداندن
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی جنگلی در منطقه ی کجور، از توابع دهستان کلیجان رستاق ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
پس وانی در مرثیه یا نوجه، هم خوانی، به نوعی از حالت بستن.، تعقیب، دنبال کردن و به دنبال گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت گردن
فرهنگ گویش مازندرانی